محل تبلیغات شما

نشستم دارم پاستیل نوشابه ای میخورم. ولی راستش خیلی مزه نوشابه نمیده. قبلنا خیای باحال بودن. امروز با نازبانو زدیم بیرون. اول رفتیم کلی خرید کردیم از افق کوروش. بعدم رفتیم بوستان نزدیک خونه. کفش براش نبرده بودم،ولی گذاشتم جای زمین بازی کلی راه بره. خیلی ذوق زد‌. اولین بار بود بیرون خونه راه میرفت. سایه خودش رو میدید و دستاش رو ت میداد و کلی ذوق میزد. دلش نمیخواست بیایم خونه. فردا روز پدر بنده رو درخواهد آورد برای پارک!

تو افق کوروش ، آخرش خسته شده بود و تو کالسکه نق نق میکرد. یه خانمه برگشت و دیدش. خندید و گفت هی میگم این ویز ویز! صدای چیه! 

گفتم دیگه ویز ویز که نیست! 

بی ادب

صبحم از صدای تلفن بیدار شدیم. از یه شهر دیگه زنگ زدن که برم برا مصاحبه. بعد این اتفاقات و رد شدنم تو تهران، اصلا حوصله ندارم برم. چون امیدی ندارم. ولی از فردا میشینم و بررسی میکنم ببینم چی میشه. هفته دیگه باید برم. پوووف


مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها