کلا همه برنامه ها به هم ریخت
اونی که باهش میخواستم برم شهرستان ، نمیره و موندگار شدم.
دیشب نگو که همسر رفته خونه ننش. گفته خواهرش خانواده شوهرش مهمونشن و در نتیجه به صلاح نبوده تنها بره!
امشب زنگ زد و گف شوهرش سرکاره و دیر میاد. نیم ساعت پیش گف میای یا برم. حاضر شدم و گفتم اول بریم خونه مادرت. گف دیر میشه. گفتم تو خودت رفتی هی تنها. دیدیش دیگه. یه دقیقه میشینیم و بعد بریم. چیزی نگف. باز تو ماشین میگه اول میریم خونه دیو. اگه ناراحتی برگردونمت خونه! منم گفتم اره. و برگشتم.
اصلا انگار دوست دارن که این حالت قهر حفظ بشه!
درباره این سایت